۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

6- گربه اي كه مادره







گربه ای که مادره

یه سگ قُلدُر داره ،
همسایه ی ما .
اسم سگش « گُرگیه »
از اون بلاهاس .
اون یکی همسایه مون ،
یه گربه داره .
اسم گربه ش « نازی» یِ
از اون خوشگلاس .
« نازی » یه بچه داره ،
به اسم « ملوس » .
از اون آتیشپاره ها ،
از اون شیطوناس .
گربه های کوچه مون
از ترس «گرگی»
جاشون سر درختو ُ ،
رو پشت بوناس .
« ملوس » از ترس « گرگی» ،
رفته رو درخت .
« گرگی » می خواد درختوُ
از جا درآره .
- « ملوس» داره می لرزه ،
مثل برگ بید .
« گرگی » خونش به جوشه ،
آتیش می باره .
- « ملوس» مثل ماهیه
گرگی نهنگه.
« ملوس» مثل شکاره
« گرگی » تفنگه .
« نازی » اگه برسه
اونوخ می بینه
گربه یی که مادره
چه جور می جنگه .
« نازی » از رو پشتِ بون ،
پرید رو دیوار .
مثل یه ببر از دیوار ،
پرید تو باغچه .
- « گرگی » اگه زرنگی ،
وقت فراره .
شمشیر توُ غلاف کن ،
بزن به کوچه .
موهای « نازی خانم »
مثل سوزن شد .
پنجه های خوشگلش
گرز صد من شد .
رسید یهِ پنجه زد
تو پوز « گرگی »
دنیا به چشم « گرگی »
قدِ ارزن شد .
« گرگی » تو یه ثانیه ،
رسید توپخونه .
دور میدون چرخیدوُ ،
خورد به قورخونه .
توپخونه با قورخونه ش ،
به اون گندگی ،
به چشم « گرگی » شدن
گود زورخونه .
مناره ی پامنار
تو چشم « گرگی » ،
یه قرقره شده بود ،
براش می رقصید .
چنار پاچنارم ،
با شاخ و برگش ،
یه فرفره شده بود ،
دورش می چرخید .
« گرگی » اینهمه نناز ،
به زور و هوشت ،
اگه اسمت « گرگی » یِ
یا که نهنگه .
این حرفو زنگوله کن
بزن به گوشِت :
« گربه ای که مادره ،
ماده پلنگه . »

۱ نظر:

  1. من آنقدر خوشبخت بودم که کودکی ام با این آهنگ و دیگر قطعات این این مجموعه سپری شد چنان که با جانم آمیخت. وامروز ارزو میکنم ای کاش ثمین باغچه بان پدربزرگم بود.

    نیلوفر کشتیاری
    اکتبر 2010

    پاسخحذف